My World, My Rules

نظرات تخصصی و تحلیل وقایع، نوشته های مربوط به حوزه های تخصصی و علایق شخصی من!

نظرات تخصصی و تحلیل وقایع، نوشته های مربوط به حوزه های تخصصی و علایق شخصی من!

My World, My Rules

Political Science Master degree
International Law Ph.D. student
National Security Researcher
Intelligence Analyst
IRGC

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

بر کسانی که در حوزه تاریخ معاصر علی الخصوص تاریخ مبارزات انقلابی منتهی به انقلاب شکوه مند جمهوری اسلامی ایران مطالعه و فعالیت دارند پوشیده نیست که حد فاصل سال 1340 شمسی تا سال 1355 افراد زیادی بودند که پتانسیل تبدیل شدن به رهبر انقلاب علیه طاغوت را داشتند. اما در این میان تنها حاج آقا روح الله بود که علی رغم تمام سانسور ها و دستگیری ها و تبعید چهارده ساله از وطن توانست ریشه نظام سلطنتی که از بدو شکل گیری تمدن در این جغرافیا در تار و پود سیاست و اجتماع ایران ریشه دوانده بود را برکند و اسلام را که در ایدئولوژی شرق و غرب بلوک های حاکمه و حتی روشنفکران منتقد به این بلوک ها جایی نداشت را علی رغم حمایت ابرقدرت ها از رژیم طاغوت به صورت یک سیستم سیاسی در مهمترین جغرافیای جهان یعنی هارتلند حاکم کند.

در زمانی که امام خمینی رضوان الله تعالی را همه به نام حاج آقا روح الله می شناختند و فتاوای ایشان در رساله مراجع دیگر در حاشیه و بنام اختصاری (خ) درج میشد، فریاد ((علمای اسلام به داد اسلام برسید، رفت اسلام)) گروه های سیاسی قدرتمند و سازمان یافته ای بودند که علیه رژیم طاغوتی فعالیت میکردند. از طرف دیگر گروه های ریز و درشت و چپ و راست و مسلمان و ملحد گروه های چیریکی تشکیل داده بودند و هر از گاهی عده ای از مستشاران خارجی و سردمداران طاغوت را سلب حیات می نمودند و دهها عالم و مرجع نیز با افرادی که به دور خود جمع کرده بودند، سخنرامی های تند و اعلامیه های انقلابی صادر می نمودند. اما هیچ کدام از این بروکرات ها، چریک ها و علما و بعضا برخی مراجع نتوانستند ملت را به حرکت در آورند و تنها زمانی میزان طرفدارانشان از حلقه مریدانشان بیشتر میشد که همسو با بیانات امام خمینی رضوان الله تعالی حرکت میکردند و به تعبیری در زمین بازی ایشان بازی میکردند.

بعد از انقلاب نیز ماهیت بسیاری از این افراد آشکار شد و حتی مراجعی از مسیر حق خارج شدند. هرچند رسانه های معاند هنوز هم سعی دارند معماری بنیان های انقلاب را به افراد دیگری نسبت دهند. مانند آیت الله طالقانی که هنوز هم دستاویزی است برای خدشه در تاریخ معاصر انقلاب.

شریعتمداری نیز از علمایی بود که قبل از انقلاب مبارزات آهنگری داشت و یکی به نعل و یکی به میخ، حرکت میکرد و مقلدین و طرفداران قومیتی قابل توجهی نیز داشت.

از این قبیل مثال ها در تاریخ مبارزات انقلابی بسیار است.

در روی دیگر سکه علما و طلاب و چریک هایی را داریم که از ابتدا حول محور امام خمینی رضوان الله تعالی علیه جمع شدند و ایشان را در این راه پر مشقت یاری نمودند.

امام خمینی نیز در یک دوره تکاملی مبارزه خود را گسترش داد و نه بر پایه هوا و هوس که بر پایه تکلیف و دوم بر پایه منطق حرکت میکرد و در زمان انقلاب سفید تکلیف خود را نامه نگاری با ادبیات مودبانه با نخست وزیر و شاه ملعون میدید و در زمان کاپیتولاسیون تکلیف را در آگاه سازی ملت.

در پاراگراف قبل اصلی ترین کلید موفقیت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه معلوم شد. تکلیف. ایشان هیچ عملی را در زمینه اصلاح جامعه و مبارزه علیه شاه و بعد از انقلاب در اداره حکومت بر پایه نفس و میل شخصی انجام نمیداد و تنها به تکلیفی که برایش مسجل شده بود عمل میکرد. و دقیقا به همین خاطر بود که در طول 15 سال مبارزه رسمی علیه طاغوت این همه انسان برای براندازی و رهبری جریان ضد شاهنشاهی تلاش کردند ولی فقط این عارف مجاهد بود که توانست اتفاقی را رقم بزند که جمیع قدرت های جهانی را متحیر کرد و زبده ترین اندیشمندان ره وادی حیرت پیمودند و سازمان های اطلاعاتی که ادعا میکردند در راس هرم قدرت نشسته اند و چشم جهان بینشان عالم را تحت نظر دارد را شگفت زده نمود.

اصلی ترین ویژگی امام تکلیف محوری بود. برایش مهم نبود که تمام مردم ایران که روزی بزرگترین استقبال تاریخ بشریت را رقم زده بودند از وی روی باز گردانند اگر به تکلیف خود عمل کند و در دو بازه تاریخی مهم در بیانات نورانی ایشان، جملاتی مصداق این حقیقت بر بوم تاریخ نقش بست. اول روزی که در میان فشار های جنگ تحمیلی( که برکت رهبری ایشان تبدیل به دفاع مقدرس شد) فرمودند: (ما مامور به تکلیفیم، نه نتیجه). یعنی یک مسلمان با معیار های امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به این بهانه که احتمال اثر و نتیجه نمیدهد، حق ندارد شانه از زیر تکلیف الهی خالی کند. و دوم روزی که نامه ای به مرحوم منتظری نوشت و ضمن بیان کم لطفی هایی که ایشان تحت تاثیر نفوذی های بیتشان به انقلاب و نهاد های انقلابی نموده بودند، ضمن عزل ایشان از سمت قائم مقامی رهبری که مجلس خبرگان رهبری به ریاست آیت الله العظما مشکینی(ره)، خیر خواهوانه و محرمانه بدون اطلاع امام انتخاب نموده بودند، جمله ای مرقوم فرموده بودند که برای آشنایان به سیره حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، تهدیدی بس هولناک می نمود. در بخشی از نامه به تاریخ 6 فروردین 1368 چنین آمده که :(( اگر این‌گونه کارهایتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم...من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آن‌چه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم ))

البته تمام اینها مقدمه ای بود برای رسیدن به بخش تقطیع شده ای از مصاحبه یک خبرنگار فرانسوی با حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در پرواز فجر در 12 بهمن 1357 که حضرت امام در پاسخ به سوال خبرنگار فرانسوی که پرسیده بود از این بازگشت به وطن[در طلیعه پیروزی] چه حسی دارید؟ و حضرت امام بدون هیچ هیجانی، با لبخندی کمرنگ فرمودند:((هیچ)). و این ویدئوی تقطیع شده تبدیل به خوراک رسانه ای رسانه های زرد ضد انقلابی شده که هر از گاهی گرم کرده به خورد مخاطبان خود میدهند و این پاسخ را نشانه ای از این میدانند که حضرت امام عرق ملی نسبت به ایران ندارد!!!

این افراد که اگر خائن نباشند قطعا کودن هستند به این توجه ندارند که رهبری و مقام و شکست و پیروزی انگیزه این بزرگمرد تاریخ نبود که هنگام رسیدن به این موفقیت ها خوشحال شود.حضرت امام در سال 1342 به تکلیف شرعی خود عمل میکرد. در سالهایی که در نجف بود داشت به تکلیف شرعی خود عمل میکرد . در ساعت 9 و 27 دقیقه دوازدهم بهمن ماه 1357 هم داشت به تکلیف شرعی خود عمل میکرد و هنگام پاسخ دادن به سوال خبرنگار فرانسوی هم داشت به این موضوع فکر میکرد که تکلیف شرعی بعد از این چیست و بنا داشت به آن تکالیف شرعی عمل کند و کسی که به تکلیف شرعی خود عمل میکند البته که هیچ احساسی ندارد. اگر حضرت امام ابراز خوشحالی و سرور میکرد یعنی نفس وی از مقام و محبوبیت و قدرتی که کسب کرده به شوق آمده است. اما امام عزیز ما اینگونه نبود. و همین هم شد که از میان آن حجم از مبارزین، این فرد موفق شد بت طاغوت را بشکند.

والسلام علی من اتبع الهدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی