My World, My Rules

نظرات تخصصی و تحلیل وقایع، نوشته های مربوط به حوزه های تخصصی و علایق شخصی من!

نظرات تخصصی و تحلیل وقایع، نوشته های مربوط به حوزه های تخصصی و علایق شخصی من!

My World, My Rules

Political Science Master degree
International Law Ph.D. student
National Security Researcher
Intelligence Analyst
IRGC

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

طلوع فجر انقلاب اسلامی در عهد ناباوران

مقدمه

انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 (1979 میلادی) به عنوان یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، نه تنها ساختار داخلی ایران، بلکه نقش این کشور در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی را دگرگون ساخت. این انقلاب که در پی اعتراضات گسترده مردمی علیه حکومت پهلوی و نارضایتی از سیاست‌های استبدادی، فساد و وابستگی به غرب شکل گرفت، با رهبری روحانیون و به ویژه آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، به سرعت به یک جنبش فراگیر تبدیل شد. در این دوره، روابط خارجی ایران با قدرت‌های جهانی مانند ایالات متحده آمریکا و شوروی، و همچنین با کشورهای منطقه، دستخوش تغییرات اساسی شد. سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست خارجی ایران را بر پایه اصولی مانند استقلال، عدم وابستگی به قدرت‌های بزرگ و حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش در جهان اسلام استوار کرد. این متن به بررسی زمینه‌های تاریخی، تحولات داخلی و تغییرات سیاست خارجی ایران در این دوره پرداخته و تأثیرات آن را بر ساختار سیاسی و روابط بین‌المللی ایران تحلیل می‌کند.

 

سیاست خارجی ایران قبل از 22 بهمن 1357

1-زمینه تاریخی و داخلی

در این دوره، ایران با بحران سیاسی و اجتماعی عمیقی مواجه بود. اعتراضات مردمی که از اواخر سال 1356 آغاز شده بود، در سال 1357 به اوج خود رسید. این اعتراضات عمدتاً علیه حکومت استبدادی شاه، فساد گسترده، نابرابری اقتصادی و وابستگی به غرب، به ویژه ایالات متحده آمریکا، بود. روحانیون، به ویژه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، نقش محوری در رهبری این اعتراضات داشتند و خواستار تغییر نظام سیاسی و ایجاد یک حکومت اسلامی بودند.

2-روابط با ایالات متحده آمریکا

سیاست خارجی ایران در این دوره به شدت تحت تاثیر روابط با ایالات متحده آمریکا بود. شاه به عنوان یکی از متحدان اصلی آمریکا در خاورمیانه، از حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی واشنگتن برخوردار بود. با این حال، با تشدید اعتراضات داخلی، موضع آمریکا در قبال ایران دچار تردید شد. آمریکا در ابتدا از شاه حمایت کرد، اما با گسترش اعتراضات، نگرانی‌ها درباره ثبات ایران افزایش یافت. در نهایت، آمریکا به دنبال یافتن یک راه‌حل سیاسی برای بحران بود، اما نتوانست مانع سقوط شاه شود.

3-روابط با شوروی

شوروی نیز به تحولات ایران با دقت نگاه می‌کرد. با وجود اینکه ایران تحت حکومت شاه به بلوک غرب تعلق داشت، شوروی امیدوار بود که سقوط شاه ممکن است فضایی برای افزایش نفوذ خود در ایران ایجاد کند. با این حال، شوروی در این دوره موضعی محتاطانه اتخاذ کرد و از دخالت مستقیم در امور ایران خودداری نمود.

4-روابط با کشورهای عربی

روابط ایران با کشورهای عربی نیز در این دوره تحت تاثیر تحولات داخلی ایران قرار داشت. برخی کشورهای عربی، به ویژه عراق، از ناآرامی‌های داخلی ایران استقبال کردند، زیرا این ناآرامی‌ها می‌توانست موقعیت منطقه‌ای ایران را تضعیف کند. با این حال، برخی دیگر از کشورهای عربی، مانند عربستان سعودی، نگران بودند که سقوط شاه ممکن است به گسترش امواج انقلابی در منطقه منجر شود.

5-تغییر جهت سیاست خارجی با سقوط شاه

با فرار شاه در 26 دی ماه 1357 (16 ژانویه 1979) و قطعیت پیروزی انقلاب اسلامی، شاپور بختیار، به عنوان آخرین نخست‌وزیر حکومت پهلوی، در شرایطی بحرانی به قدرت رسید که اعتراضات مردمی به اوج خود رسیده بود. سیاست‌های داخلی او شامل تلاش برای ایجاد ثبات از طریق وعده‌های اصلاحات سیاسی، آزادی زندانیان و لغو حکومت نظامی بود، اما این اقدامات نتوانست اعتماد مردم و روحانیون، به ویژه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، را جلب کند. بختیار با مخالفت شدید انقلابیون مواجه شد و تلاش‌هایش برای مذاکره با حضرت امام(ره) به نتیجه نرسید. در عرصه سیاست خارجی، بختیار سعی کرد روابط با غرب، به ویژه ایالات متحده، را حفظ کند، اما با بازگشت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به ایران و تشکیل دولت موقت انقلاب، موقعیت او به سرعت تضعیف شد. در نهایت، با تسخیر مراکز حکومتی توسط انقلابیون و فرار بختیار از کشور در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حکومت او به پایان رسید و زمینه برای استقرار نظام جمهوری اسلامی فراهم شد.

در بازه زمانی فروردین 1357 تا 26 دی ماه 1357، سیاست خارجی ایران به شدت تحت تاثیر تحولات داخلی و سقوط تدریجی حکومت پهلوی قرار داشت. روابط با ایالات متحده آمریکا، به عنوان متحد اصلی ایران، دچار تنش شد و موضع کشورهای دیگر، از جمله شوروی و کشورهای عربی، در قبال ایران محتاطانه بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست خارجی ایران تغییرات بنیادینی را تجربه کرد که تأثیرات آن تا به امروز ادامه دارد.

 

وضعیت داخلی ایران

1-سقوط نهایی حکومت پهلوی

با خروج محمدرضا شاه از ایران در 26 دی ماه 1357، عملاً حکومت پهلوی به پایان راه خود رسید. شاه که به بهانه درمان پزشکی به مصر و سپس به مراکش چندین کشور بزرگ و کوچک رفت و تا روز مرگش آواره بود و حتی ارباب سابقش، آمریکا نیز قصد میزبانی از او را نداشت و تا وضعیت بیماریش وخیم نشده بود اجازه اقامت در آمریکا را به او نداد، دیگر نتوانست کنترل اوضاع را در دست بگیرد.

2-بازگشت آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به ایران

یکی از مهم‌ترین رویدادهای این دوره، بازگشت آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به ایران در 12 بهمن 1357 بود. ایشان پس از سال‌ها تبعید در عراق، فرانسه و ترکیه، با استقبال میلیونی مردم به ایران بازگشتند. بازگشت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به معنای تشدید فشارها بر دولت بختیار و تسریع در سقوط نهایی حکومت پهلوی بود. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بلافاصله پس از بازگشت، دولت موقت انقلاب را به ریاست مهدی بازرگان تشکیل داد و خواستار استعفای بختیار و انتقال قدرت به نیروهای انقلابی شد.

3-تشکیل نهادهای انقلابی

در این دوره، نهادهای انقلابی مانند شورای انقلاب و کمیته‌های انقلاب اسلامی شروع به فعالیت کردند. این نهادها نقش مهمی در سازماندهی نیروهای مردمی و مقابله با بقایای حکومت پهلوی داشتند. همچنین، نیروهای نظامی و امنیتی حکومت پهلوی به تدریج از هم پاشیدند و بسیاری از سربازان و افسران به صفوف انقلابیون پیوستند.

4-اعتراضات و درگیری‌های خیابانی

در این بازه زمانی، اعتراضات مردمی به اوج خود رسید. تظاهرات گسترده، اعتصابات سراسری و درگیری‌های خیابانی بین نیروهای انقلابی و نیروهای وفادار به شاه ادامه داشت. در بسیاری از شهرها، کنترل اوضاع از دست دولت مرکزی خارج شد و به دست نیروهای مردمی و انقلابیون افتاد.

 

سیاست خارجی ایران بعد از 22 بهمن 1357

1-قطع رابطه با غرب و به ویژه ایالات متحده

با خروج شاه از ایران، سیاست خارجی ایران به سرعت از وابستگی به غرب فاصله گرفت. دولت موقت انقلاب و رهبران انقلابی، به ویژه آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، به شدت مخالف نفوذ ایالات متحده در ایران بودند. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در سخنرانی‌های خود، آمریکا را به عنوان «شیطان بزرگ» محکوم کرد و خواستار قطع وابستگی ایران به غرب شد. این تغییر جهت، آغازگر دوره‌ای جدید در روابط ایران و جهان غرب بود که با تنش‌های عمیق همراه شد.

2-واکنش جهانی به تحولات ایران

تحولات ایران در این دوره با نگرانی و حیرت جامعه بین‌المللی همراه بود. ایالات متحده، که شاه را به عنوان یکی از مهم‌ترین متحدان خود در خاورمیانه از دست داده بود، تلاش کرد تا با دولت بختیار و سپس با دولت موقت انقلاب ارتباط برقرار کند. اما این تلاش‌ها با مخالفت شدید انقلابیون مواجه شد. شوروی نیز با احتیاط به تحولات ایران نگاه می‌کرد و امیدوار بود که تغییرات در ایران ممکن است به نفع افزایش نفوذش در منطقه باشد.

3-روابط با کشورهای منطقه

کشورهای منطقه، به ویژه عراق و عربستان سعودی، با نگرانی تحولات ایران را دنبال می‌کردند. عراق، که پیش از این آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را به دلیل فعالیت‌هایش علیه حکومت بعثی عراق از کشور اخراج کرده بود، نگران بود که پیروزی انقلاب اسلامی ممکن است الهام‌بخش شیعیان عراق باشد. از سوی دیگر، عربستان سعودی نگران بود که انقلاب ایران ممکن است به گسترش ایده‌های انقلابی در میان کشورهای عربی منجر شود.

4-جهت‌گیری جدید سیاست خارجی

با پیروزی انقلاب، سیاست خارجی ایران بر پایه اصولی مانند استقلال، عدم تعهد، حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش و مخالفت با صهیونیسم استوار شد. این تغییر جهت به معنای قطع روابط نزدیک با ایالات متحده و اسرائیل و تلاش برای ایجاد اتحاد با کشورهای جهان سوم و جنبش‌های اسلامی بود.

 

روزشمار دهه فجر

ایام دهه فجر (از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) به عنوان روزهای سرنوشت‌ساز انقلاب اسلامی ایران شناخته می‌شود. در این بازه زمانی، حکومت پهلوی سقوط کرد و نظام جمهوری اسلامی رسماً پیروز شد. در زیر، لیست کرونولوژیک وقایع هر روز در این دوره ارائه شده است:

 

12بهمن ۱۳۵۷ (۱ فوریه ۱۹۷۹)

  • بازگشت آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به ایران پس از ۱۴ سال تبعید.
  • استقبال میلیونی مردم از امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در فرودگاه مهرآباد تهران.
  • سخنرانی تاریخی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در بهشت زهرا با تأکید بر سقوط حکومت پهلوی و تشکیل دولت اسلامی.
  • اعلام تشکیل دولت موقت انقلاب به ریاست مهندس مهدی بازرگان.

 

13بهمن ۱۳۵۷ (۲ فوریه ۱۹۷۹)

  • اعلام عدم مشروعیت دولت شاپور بختیار توسط آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه.
  • آغاز تحرکات مردمی و نظامی برای تسخیر مراکز حکومتی.
  • تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی در شهرهای مختلف برای مقابله با نیروهای وفادار به شاه

 

14بهمن ۱۳۵۷ (۳ فوریه ۱۹۷۹)

  • اعتصاب سراسری کارکنان صنعت نفت در حمایت از انقلاب.
  • درگیری‌های پراکنده بین نیروهای انقلابی و گارد شاهنشاهی در تهران و شهرهای بزرگ.
  • گسترش اخبار پیروزی‌های مردمی در رسانه‌های داخلی و خارجی.

 

 

15بهمن ۱۳۵۷ (۴ فوریه ۱۹۷۹)

  • واژگونی مجسمه‌های محمدرضا شاه در میدان‌های اصلی شهرها توسط مردم.
  • اشغال اولین پادگان‌های نظامی توسط انقلابیون در شهرهایی مانند قم و اصفهان.
  • اعلام بی‌طرفی بخشی از ارتش و پیوستن سربازان به انقلابیون.

 

16بهمن ۱۳۵۷ (۵ فوریه ۱۹۷۹)

  • تشکیل شورای انقلاب به دستور آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برای هماهنگی انتقال قدرت.
  • تسخیر ساختمان‌های دولتی، از جمله شهربانی و ژاندارمری، در شهرهای مختلف.
  • فرار مقامات بلندپایه حکومت پهلوی از کشور.

 

17بهمن ۱۳۵۷ (۶ فوریه ۱۹۷۹)

  • انحلال ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) توسط دولت موقت.
  • انتشار اولین بیانیه‌های رسمی دولت موقت انقلاب درباره آزادی زندانیان سیاسی.
  • ادامه درگیری‌ها در پادگان‌های نظامی و تصرف انبارهای سلاح توسط مردم.

 

18بهمن ۱۳۵۷ (۷ فوریه ۱۹۷۹)

  • اعلام بی‌طرفی ارتش توسط فرماندهان نظامی به دلیل فشارهای مردمی و انقلابیون.
  • تسخیر تلویزیون ملی ایران و آغاز پخش برنامه‌های انقلابی از صدا و سیما.
  • تشکیل اولین دادگاه‌های مردمی برای محاکمه مقامات سابق حکومت پهلوی.

 

19بهمن ۱۳۵۷ (۸ فوریه ۱۹۷۹)

  • تسخیر کاخ مرمر (اقامتگاه سابق شاه) توسط انقلابیون.
  • اشغال سفارت آمریکا در تهران برای چند ساعت به صورت نمادین (پیش از تسخیر اصلی در آبان ۱۳۵۸).
  • اعلام پشتیبانی رسمی مراجع تقلید و روحانیون از دولت موقت.

 

20بهمن ۱۳۵۷ (۹ فوریه ۱۹۷۹)

  • درگیری خونین در پادگان هوانیروز تهران بین نیروهای وفادار به شاه و انقلابیون.
  • سقوط آخرین سنگرهای نظامی حکومت پهلوی در شهرهای بزرگ.
  • انتشار پیام جهانی آیت‌الله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه درباره «صدور انقلاب» به سایر کشورهای اسلامی.

 

21بهمن ۱۳۵۷ (۱۰ فوریه ۱۹۷۹)

  • تصرف نهایی مراکز حساس حکومتی مانند نخست‌وزیری، مجلسین و ستاد ارتش.
  • فرار شاپور بختیار از ایران و پناهندگی به فرانسه.
  • اعلام پیروزی قطعی انقلاب از طریق رادیو و تلویزیون ملی.

 

22بهمن ۱۳۵۷ (۱۱ فوریه ۱۹۷۹)

  • سقوط کامل حکومت پهلوی و اعلام پیروزی رسمی انقلاب اسلامی.
  • انتشار بیانیه تاریخی شورای عالی ارتش درباره بی‌طرفی و پذیرش پیروزی انقلاب.
  • برگزاری جشن‌های گسترده در سراسر ایران و اعلام این روز به عنوان «روز پیروزی انقلاب اسلامی».

 

جمع‌بندی

دهه فجر ۱۳۵۷ نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که طی ۱۰ روزکه چکیده و عصاره 15 سال تلاش و مبارزه و شکنجه و شهادت بود، حکومتی ۲۵۰۰ ساله را سرنگون و نظامی جدید مبتنی بر آموزه‌های اسلامی را جایگزین آن کرد. این وقایع نه تنها ساختار سیاسی ایران، بلکه نقش کشور را در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی دگرگون ساخت.

والسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

بر کسانی که در حوزه تاریخ معاصر علی الخصوص تاریخ مبارزات انقلابی منتهی به انقلاب شکوه مند جمهوری اسلامی ایران مطالعه و فعالیت دارند پوشیده نیست که حد فاصل سال 1340 شمسی تا سال 1355 افراد زیادی بودند که پتانسیل تبدیل شدن به رهبر انقلاب علیه طاغوت را داشتند. اما در این میان تنها حاج آقا روح الله بود که علی رغم تمام سانسور ها و دستگیری ها و تبعید چهارده ساله از وطن توانست ریشه نظام سلطنتی که از بدو شکل گیری تمدن در این جغرافیا در تار و پود سیاست و اجتماع ایران ریشه دوانده بود را برکند و اسلام را که در ایدئولوژی شرق و غرب بلوک های حاکمه و حتی روشنفکران منتقد به این بلوک ها جایی نداشت را علی رغم حمایت ابرقدرت ها از رژیم طاغوت به صورت یک سیستم سیاسی در مهمترین جغرافیای جهان یعنی هارتلند حاکم کند.

در زمانی که امام خمینی رضوان الله تعالی را همه به نام حاج آقا روح الله می شناختند و فتاوای ایشان در رساله مراجع دیگر در حاشیه و بنام اختصاری (خ) درج میشد، فریاد ((علمای اسلام به داد اسلام برسید، رفت اسلام)) گروه های سیاسی قدرتمند و سازمان یافته ای بودند که علیه رژیم طاغوتی فعالیت میکردند. از طرف دیگر گروه های ریز و درشت و چپ و راست و مسلمان و ملحد گروه های چیریکی تشکیل داده بودند و هر از گاهی عده ای از مستشاران خارجی و سردمداران طاغوت را سلب حیات می نمودند و دهها عالم و مرجع نیز با افرادی که به دور خود جمع کرده بودند، سخنرامی های تند و اعلامیه های انقلابی صادر می نمودند. اما هیچ کدام از این بروکرات ها، چریک ها و علما و بعضا برخی مراجع نتوانستند ملت را به حرکت در آورند و تنها زمانی میزان طرفدارانشان از حلقه مریدانشان بیشتر میشد که همسو با بیانات امام خمینی رضوان الله تعالی حرکت میکردند و به تعبیری در زمین بازی ایشان بازی میکردند.

بعد از انقلاب نیز ماهیت بسیاری از این افراد آشکار شد و حتی مراجعی از مسیر حق خارج شدند. هرچند رسانه های معاند هنوز هم سعی دارند معماری بنیان های انقلاب را به افراد دیگری نسبت دهند. مانند آیت الله طالقانی که هنوز هم دستاویزی است برای خدشه در تاریخ معاصر انقلاب.

شریعتمداری نیز از علمایی بود که قبل از انقلاب مبارزات آهنگری داشت و یکی به نعل و یکی به میخ، حرکت میکرد و مقلدین و طرفداران قومیتی قابل توجهی نیز داشت.

از این قبیل مثال ها در تاریخ مبارزات انقلابی بسیار است.

در روی دیگر سکه علما و طلاب و چریک هایی را داریم که از ابتدا حول محور امام خمینی رضوان الله تعالی علیه جمع شدند و ایشان را در این راه پر مشقت یاری نمودند.

امام خمینی نیز در یک دوره تکاملی مبارزه خود را گسترش داد و نه بر پایه هوا و هوس که بر پایه تکلیف و دوم بر پایه منطق حرکت میکرد و در زمان انقلاب سفید تکلیف خود را نامه نگاری با ادبیات مودبانه با نخست وزیر و شاه ملعون میدید و در زمان کاپیتولاسیون تکلیف را در آگاه سازی ملت.

در پاراگراف قبل اصلی ترین کلید موفقیت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه معلوم شد. تکلیف. ایشان هیچ عملی را در زمینه اصلاح جامعه و مبارزه علیه شاه و بعد از انقلاب در اداره حکومت بر پایه نفس و میل شخصی انجام نمیداد و تنها به تکلیفی که برایش مسجل شده بود عمل میکرد. و دقیقا به همین خاطر بود که در طول 15 سال مبارزه رسمی علیه طاغوت این همه انسان برای براندازی و رهبری جریان ضد شاهنشاهی تلاش کردند ولی فقط این عارف مجاهد بود که توانست اتفاقی را رقم بزند که جمیع قدرت های جهانی را متحیر کرد و زبده ترین اندیشمندان ره وادی حیرت پیمودند و سازمان های اطلاعاتی که ادعا میکردند در راس هرم قدرت نشسته اند و چشم جهان بینشان عالم را تحت نظر دارد را شگفت زده نمود.

اصلی ترین ویژگی امام تکلیف محوری بود. برایش مهم نبود که تمام مردم ایران که روزی بزرگترین استقبال تاریخ بشریت را رقم زده بودند از وی روی باز گردانند اگر به تکلیف خود عمل کند و در دو بازه تاریخی مهم در بیانات نورانی ایشان، جملاتی مصداق این حقیقت بر بوم تاریخ نقش بست. اول روزی که در میان فشار های جنگ تحمیلی( که برکت رهبری ایشان تبدیل به دفاع مقدرس شد) فرمودند: (ما مامور به تکلیفیم، نه نتیجه). یعنی یک مسلمان با معیار های امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به این بهانه که احتمال اثر و نتیجه نمیدهد، حق ندارد شانه از زیر تکلیف الهی خالی کند. و دوم روزی که نامه ای به مرحوم منتظری نوشت و ضمن بیان کم لطفی هایی که ایشان تحت تاثیر نفوذی های بیتشان به انقلاب و نهاد های انقلابی نموده بودند، ضمن عزل ایشان از سمت قائم مقامی رهبری که مجلس خبرگان رهبری به ریاست آیت الله العظما مشکینی(ره)، خیر خواهوانه و محرمانه بدون اطلاع امام انتخاب نموده بودند، جمله ای مرقوم فرموده بودند که برای آشنایان به سیره حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، تهدیدی بس هولناک می نمود. در بخشی از نامه به تاریخ 6 فروردین 1368 چنین آمده که :(( اگر این‌گونه کارهایتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم...من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آن‌چه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم ))

البته تمام اینها مقدمه ای بود برای رسیدن به بخش تقطیع شده ای از مصاحبه یک خبرنگار فرانسوی با حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در پرواز فجر در 12 بهمن 1357 که حضرت امام در پاسخ به سوال خبرنگار فرانسوی که پرسیده بود از این بازگشت به وطن[در طلیعه پیروزی] چه حسی دارید؟ و حضرت امام بدون هیچ هیجانی، با لبخندی کمرنگ فرمودند:((هیچ)). و این ویدئوی تقطیع شده تبدیل به خوراک رسانه ای رسانه های زرد ضد انقلابی شده که هر از گاهی گرم کرده به خورد مخاطبان خود میدهند و این پاسخ را نشانه ای از این میدانند که حضرت امام عرق ملی نسبت به ایران ندارد!!!

این افراد که اگر خائن نباشند قطعا کودن هستند به این توجه ندارند که رهبری و مقام و شکست و پیروزی انگیزه این بزرگمرد تاریخ نبود که هنگام رسیدن به این موفقیت ها خوشحال شود.حضرت امام در سال 1342 به تکلیف شرعی خود عمل میکرد. در سالهایی که در نجف بود داشت به تکلیف شرعی خود عمل میکرد . در ساعت 9 و 27 دقیقه دوازدهم بهمن ماه 1357 هم داشت به تکلیف شرعی خود عمل میکرد و هنگام پاسخ دادن به سوال خبرنگار فرانسوی هم داشت به این موضوع فکر میکرد که تکلیف شرعی بعد از این چیست و بنا داشت به آن تکالیف شرعی عمل کند و کسی که به تکلیف شرعی خود عمل میکند البته که هیچ احساسی ندارد. اگر حضرت امام ابراز خوشحالی و سرور میکرد یعنی نفس وی از مقام و محبوبیت و قدرتی که کسب کرده به شوق آمده است. اما امام عزیز ما اینگونه نبود. و همین هم شد که از میان آن حجم از مبارزین، این فرد موفق شد بت طاغوت را بشکند.

والسلام علی من اتبع الهدی